دنیا میخائیل شاعر عراقی

دنیا میخائیل (Dunya Mikhail؛ زادهٔ ۱۹۶۵) شاعر آشوری‌تبار اهل عراق است. وی در یک خانواده آشوری در عراق متولد و بزرگ شده است. وی با لیسانس دانشگاه بغداد فارغ التحصیل شد. میخائیل به عنوان روزنامه نگار، سردبیر بخش ادبیات و مترجم کتاب “The Baghdad Observer” فعالیت داشت. پس از سؤال از دولت صدام حسین و مواجهه با تهدیدها و آزارهای فزاینده از سوی مقامات عراقی برای نوشتن نامه های او، میخاییل در سال ۱۹۹۶ از عراق گریخت و ابتدا به اردن، سپس سرانجام به ایالات متحده، جایی که وی به عنوان شهروند آمریکایی درآمد، ازدواج کرد و بزرگ شد، رفت. او در مطالعات خاور نزدیک تحصیل کرده و کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه ایالتی وین دریافت کرده است.
میخائیل به دو زبان عربی و انگلیسی می‌نویسد و چندین مجموعه شعر نیز منتشر کرده است. میخاییل جایزه‌های معتبر مختلفی را کسب کرده است، از آن جمله؛ در سال ۲۰۰۱ جایزه حقوق بشر سازمان ملل برای آزادیِ نوشتن به وی اعطا شد. نخستین کتابش، مجموعه‌شعر “جنگ سخت کار می‌کند” در سال ۲۰۰۵ در انگلستان، توسط الیزابت ونیسلو ترجمه شد و توانست جایزه‌ی قلم(Pen) را از آن خود کند. این کتاب همچنین در فهرست نامزدهای جایزه گریفین نیز قرار داشت و به عنوان یکی از ده کتاب برتر سال ۲۰۰۵ توسط کتابخانه عمومی نیویورک برگزیده شد. خانم النا چیتی این کتاب را در سال ۲۰۱۱ به ایتالیایی ترجمه کرد. مجموعه‌شعر “خاطرات موجی بیرون از دریا”(۲۰۰۹) که دنیا میخاییل با همراهی الیزابت ونیسلو ترجمه کرد، جایزه کتاب آمریکایی- عربی را از آن خود کرد. مجموعه‌شعر “شب‌های عراقی” او (۲۰۱۴) توسط کریم جیمز ابوزید به انگلیسی ترجمه و توسط نشر نیودایرِکشنز منتشر شد. دنیا میخاییل همچنین کتابی داستانی با عنوان زنبوردار(۲۰۱۷) نیز در همین نشر به چاپ رسانده است. کتاب زنبوردار که روایتی واقعی از زنان ربوده شده‌ی عراقی در زمان داعش است یکی از مدعیان نهایی جایزه پن/جان کنث گالبریث (PEN/John Kenneth Galbraith) بود. کتاب رمان اخیر او که داستان زنان و دخترانی است که اسیر داعش بوده و موفق به فرار شدند، از پرفروش‌ترین کتابهای سال آمریکا شد و به زبانهای مختلفی ترجمه شده است. این کتاب در ایران با عنوان در بازار اسیران توسط نشر نیماژ منتشر شده است.

همچنین بخوانید: معناشناسی فیلمور

ترجمه بخشی از اشعار (سامره عباسی)

۱)

رؤیاها دو گونه‌اند:

افقی و عمودی

شکل رؤیایت را به من بگو

به تو می‌گویم اهل کجا هستی.

۲)

پروانه‌ای که لحظه‌ای پیش

از فرازِ خیل ِکشته‌گان

پرید و رفت،

روحی بود

که خانه‌اش را می‌جُست.

۳)

آیا دوربینت می‌تواند شکار کند

ترس را

در چشم‌های گنجشکِ مادر ؟

تخم‌های شکسته را

در عمق چشمانش

می‌بینی؟

۴)

آه ای مورچگان کوچک!

چگونه به پیش می‌روید بی‌آنکه به عقب بنگرید؟

کاش تنها پنج دقیقه

قدم‌های‌تان را به من قرض می‌دادید

۵)

ما همه برگ‌های پاییزیم

هر لحظه

آماده‌ی سقوط.

منبع: چوک

By شرکت ناسار - تجارت با عراق

دکتر حبیب کشاورز عضو هیأت علمی دانشگاه سمنان - گروه زبان و ادبیات عربی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *