اصطلاحات ادبی به انگلیسی
Alliteration واج آرایی
Assonance تکرار حروف صدادار
Consonance تکرار حروف بی صدا
Refrain تکرار مجدد یک عبارت در شعر
همچنین بخوانید : ارکان تشبیه به انگلیسی
Imagery خیال پردازی
Metaphor استعاره
Original metaphor استعاره بکر
Cliché metaphor استعاره تکراری یا مُرده
طعنه ، وارونه گویی
Irony
حسن تعبیر
Euphemism
مجاز
Metonymy
تضاد
Oxymoron
متناقض نما
Paradox
ایهام
Ambiguity
ایهام چند معنایی
Polysemy ambiguity
کلمه ساخته شده از ترکیب دو کلمه
Portmanteau ambiguity
تشبیه
Simile
خطاب قرار دادن
Apostrophe
ذکر جزء و اراده کل
Synecdoche
تلمیح
Allusion
تلمیح با استفاده از آیات انجیل
Biblical allusion
تلمیح با استفاده از اساطیر
Mythological allusion
اغراق ، مبالغه ، غلو
Hyperbole
اغراق ، گزافه گویی
Exaggeration
کم گویی ، ایجاز
Understatement
نام آوا
Onomatopoeia
تمثیل
Allegory
جناس
Pun
خوش آهنگی ، خوش صدایی ، خوش لحنی
Euphony
بد صدایی ، بد آهنگی ، بد لحنی
Cacophony
منبع: وبلاگ مترجمی خیر ورودی ۸۸
استعاره مرده یک آرایه ادبی است که با توجه به گستره تکرار و استفاده مفرط معنای تصویری اصلی خود را از دست داده است. از این رو به این آرایه استعاره مرده میگویند که برای درک معنای آن لازم نیست که شنونده مفهوم اصلی استعاری آن را درک کرد. مثالهای آن در زبان فارسی: مورچه = مور+چه= مور کوچک، دلبر = دل+بر= کسی که دل را میبرد، خمپاره = خم+پاره
چنان که میبینم در استعاره مرده معنای مجزایی که به ذهن شنونده میآید لزوماً نیازی به درک استعارهای که منجر به ساختن آن نام شده ندارد و با گذر زمان و مردن استعاره، خود کلمه معنای مستقلی از خود اراده میکند.
در بحثهای دستورخط و جدانویسی و سرهم نویسی توجه به مرده بودن استعاره کمک میکند که اجزای یک کلمه را سرهم نوشت، چرا که معنایی مستقل از اجزای تشکیلدهنده آن اراده میکنند. مثلاً نوشتن خمپاره به صورت خمپاره خطا است.
مردن استعارهها عموماً نتیجه تحول معنایی در پی تکوین طبیعی زبان است، فرایندی که به آن تبدیل استعاره به اسم ذات میگویند.
اصطلاحات ادبی به انگلیسی
به نظرم اگر فقط در حد یک خط هم یادآوری می شد که هر آرایه ادبی کدام هست بهتر هم می شد. سپاس