دوروییبوقلمون صفت به چه معناست

بوقلمون صفت به چه معناست آیا اشاره به پرنده معروف دارد

بوقلمون صفت یعنی کسی که شخصیت ثابتی ندارد و هر لحظه به شکلی است و به یک رنگ در می آید. البته جالب است بدانیم این عبارت هیچ ارتباطی به پرنده ای به نام بوقلمون ندارد.

همچنین بخوانید : عنفوان به چه معناست ؟

ادامه مطلب را بخوانید

بوقلمون صفتان افرادی هستند که…
مثل گل آفتاب گردان به هر طرفی که آفتاب بتابد می روند و در هر جا که آش است آنها فراشند.
بوقلمون نام پارچه ای است که هر لحظه به رنگی در می آید و ممکن است از نوعی سوسمار باشد که برای استتار رنگ خود را عوض می کند و در زبان عربی حرباء نام دارد.

بوقلمون. [ ق َ ل َ ] (اِ) دیبای رومی را گویند و آن جامه ای است که هر لحظه برنگی نماید. (برهان )(آنندراج ). نوعی از دیبای که هر لحظه برنگ دیگر نماید. (غیاث ) (اوبهی ). معرب و محرف از «خامائیلئون » یونانی. دیبای رومی که رنگ آن متغیر نماید. (از فرهنگ فارسی معین ) :
ز قوقوبی به صحراها فرو افکنده بالشها
ز بوقلمون به وادیها فروگسترده بسترها.
منوچهری.
فروزان تیغ او هنگام هیجا
چنان دیبای بوقلمون ملون.
منوچهری.
روی مشرق را بیاراید ببوقلمون سحر
تا بدان ماندکه گویی مسند داراستی.
ناصرخسرو.
بوقلمون
دیبای رومی رنگارنگ، پارچهای که نمایش چندرنگ، بدهد، هرچیزرنگارنگ، ماکیان، بزرگترازمرغ خانه
( اسم ) ۱ – دیبای رومی که رنگ آن متغیر نماید . ۲ – نوعی از چلپاسه که رنگ آن متغیر نماید حربا . ۳ – پرنده ای از راست. ماکیانها که دارای گردنی برهنه و گوشتی و پنجه های قوی میباشد. رنگ آن بیشتر سیاه سر و گردن وی بدون پراست و دارای آویزه های نرم گوشتی است و نر آن دارای دم پهنی است . ۴ – هر چیز رنگا رنگ . ۵- کسی که هر ساعت خود برنگی وا نماید ۶- دنیا ( بسبب حوادث پیاپی ) . ۷- گل بوقلمون یا فرش بوقلمون.فرش رنگارنگ
بوقلمون باف
بافند. دیبای رومی . یا که حوادث گوناگون پدید کند . که هر ساعت حادثه ای پدید آرد
منبع: آبادیس

بوقلمون صفت به چه معناست

By شرکت ناسار - تجارت با عراق

دکتر حبیب کشاورز عضو هیأت علمی دانشگاه سمنان - گروه زبان و ادبیات عربی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *