کنش گفتاری به چه معناست - نظریه کنش گفتاری سرل و آستین - کنش تعهدی اظهاری عاطفیکنش گفتاری به چه معناست - نظریه کنش گفتاری سرل و آستین - کنش تعهدی اظهاری عاطفی

ژرف ساخت و رو ساخت چیست ؟

ژَرفْ‌ساخت

در اصطلاح دستور زبان، ساختی از جمله که تعیین‌کنندۀ روابط معنایی و منطقی اجزای جمله است. ژرف ساخت در برابر روساخت قرار دارد که شکل خارجی و عینی جمله را نشان می‌دهد و الزاماً با ژرف ساخت منطبق نیست. ژرف ساخت بر اثر قواعد گشتاری، همچون حذف و افزایش و ابدال، به روساخت تبدیل می‌شود.

همچنین بخوانید:

دانلود مستقیم کتاب دانش زبان (نوام چامسکی)

کارگفت چیست ؟

ژرف ساخت و روساخت
صورت عینی و ملموس جمله بر پایۀ شَم زبانی سخنگویان به طور پیاپی به بخشها یا واحد های نحوی تجزیه پذیر است؛ تجزیۀ جمله به واحد های نحوی سازندۀ آن. برای نشان دادن تمامی آگاهی های دستوری و معنایی سخنگویان دربارۀ جمله های زبان و نیز تعبیر آنها، به هیج وجه کافی نیست، بلکه به نظر می رسد که لازم است برای هر جمله سطحی ذهنی که ژرف ساخت نامیده میشود نیز در نظر گرفته شود. همچنین، فرایندهایی که بر ژرف ساخت اعمال می گردد تا رو ساخت جمله تولید شود. یعنی گشتارهای دستوری نیز بخش دیگری از حقایق ذهنی سخنگویان در بارۀ زبان شان را تشکیل میدهد. از همین رو، دستور زبانی که بر پایۀ فرض ساخت دو سطح جمله های زبان بنا شود، دستور زبان زایا گشتاری یا به طور خلاصه «دستور زبان گشتاری» نامیده می شود. (۶- ص۳۵)
بر خلاف روساخت که صورت عینی وملموس جمله را نمایش می دهد، ژرف ساخت، حقایق ذهنی سخنگویان را دربارۀ زبان شان و به ویژه عناصر و روابط دستوری جمله ها را باز می نماید. روشن است که سخنگویان زبان، معنای هر جملۀ عادی از زبان خود را که بشنوند درک می کنند. البته معنای جمله با صورت عینی، با رشتۀ پیاپی صدا ها که گفته و شنیده می شود متفاوت است. در واقع، در زبانهای گوناگون، صوت بیانگر معنا است و ارتباط میان صورت و معنا را نظام زبان مشخص می کند و هر سخنگوی زبان با این نظام آشناست. در غیر این صورت، در ظاهر جمله چیزی که به طور عینی نشان دهندۀ معنا باشد وجود ندارد. از همین رو، اگر گفته های زبانی ناشناس به گوش برسد، از آن معنایی درک نمی شود. بر این پایه، لازم است که در هر بار سخن گفتن یا سخن شنیدن حقایق ویژه یی در ذهن سخنگویان بر انگیخته شود تا بر پایۀ آن جمله یی تولید یا تغییر و درک گردد. از سوی دیگر، سخنگویان رابطۀ جمله ها را با یکیگر تشخیص میدهند. از جمله، تشخیص میدهند که برخی جمله ها معنای یکسانی دارا هستند، هر چند که صورت آوایی آنها متفاوت است و بر عکس، برخی جمله های دیگر معانی متضاد با یکدیگر دارند؛ هر چند که حتی برخی از آنها صورت آوایی یکسانی دارا می باشد و یا این که برخی ساخت نحوی یکسانی را نشان می دهند وجز اینها. مثلاً روشن است که هر جفت از جمله های نمونه (۱) معنای یکسانی دارند:
(الف) دربارۀ دستور زبان فارسی کتابهای تازه یی نوشته اند.
(ب) دربارۀ دستور زبان فارسی کتابهای تازه یی نوشته شده است.
(الف) انسان میتواند صحبت کند ولی جانداران دیگر نمی توانند.
(ب) انسان میتواند صحبت کند ولی جانداران دیگر نمی توانند صحبت کنند. (۶- ص۳۶)
چگونه سخنگویان زبان درک می کنند که هر جفت از جمله های نمونۀ (۱) معنای یکسانی را دارا می باشد؟ بی شک، واحد ها و روابط دستوری زیربنای یکسان در آنها موجب می شود که معنای مشابهی در ذهن سخنگویان بر انگیخته شود. به بیان دیگر، هر جفت جملۀ قرینه در بالا، ژرف ساخت یکسان را داراست.
بر پایۀ مطالب بالا، به نظر می رسد که ساخت هر جمله از دو سطح تشکیل می شود: ژرف ساخت و روساخت. در واقع، ژرف ساخت واحد ها و نیز روابط دستوری زیربنایی را شامل میگردد که پایۀ آن معنای جمله وهمچنین رابطۀ آن با جمله های دیگر زبان مشخص می شود. از این رو، روشن است که ژرف ساخت واقعیتی انتزاعی است و در ذهن سخنگویان جای دارد و نقش اصلی آن یافتن معنا در صورت آوایی یا رو ساخت جمله است. به بیان دیگر، ژرف ساخت هر جملۀ نحوی، زیربنای ویژه یی را ارائه می دهد که بر پایۀ آن توضیح صریحی از معنای جمله به دست می آید. ارتباط دو سطح ژرف ساخت و روساخت از راه فرایند های دستوری ویژه یی صورت می پذیرد که به آنها گشتار های دستوری (یا قاعده های گشتاری) گفته میشود. گشتارهای دستوری آخرین اثر بخش نحوی دستور زبان است. از این رو، گشتار تغییراتی را که لازم است بر ژرف ساخت جمله اعمال شود تا به روساخت تبدیل گردد، مشخص می سازد. برای این که چگونه گی عمل کرد گشتاری ها در دستور زبان فارسی روشن شود به دو جملۀ نمونۀ ۲ توجه کنید:
الف – احمد گفت محمود کتاب تازه یی خوانده است.
ب – احمد گفت کتاب تازه یی خوانده است.
روشن است که در جملۀ نمونۀ (۲) الف فاعل (یا نهاد) فعل (گفت) با فاعل فعل (خوانده است) متفاوت است. از همین رو، هردو در روساخت جمله ظاهر شده است. برعکس، در جملۀ (۲) ب ، فاعل فعل (خوانده است) ظاهر نشده، اما همۀ سخنگویان فارسی زبان احساس می کنند که فاعل آن (احمد)است که فاعل فعل (گفت) نیز هست و در آغاز جمله به کار رفته است. بنابر این ژرف ساخت جمله را به طور بسیار ساده به صورت (۳) می توان نشان داد.
ج – احمد گفت احمد کتاب تازه یی خوانده است.
برای رسیدن از ژرف ساخت مذکور به روساخت (۲) ب ، تنها به قاعدۀ گشتاری نیاز است. این گشتار فاعل (احمد) را که از راه قاعده های نحوی مناسب در ژرف ساخت جمله به کار رفته است حذف می کند. به این قاعدۀ گشتاری، گشتار (حذف نهاد هم مرجع، از جملۀ وابسته) گفته میشود. چنانکه مشاهده می شود به وسیلۀ قاعده گشتاری تغییر ویژۀ بر ژرف ساخت اعمال می شود تا رو ساخت مناسب تولید گردد. ۶- ص۳۸
چنانکه گفته شد برمبنای نظریۀ معیار دستور گشتاری، هر جمله از دوسطح متمایز ساخت نحوی برخوردار است که به کمک قواعدی به نام گشتاری به هم مربوط می شوند. این دو سطح، ژرف ساخت و روساخت نامیده می شوند. این ها به لحاظ صوری با هم تفاوت دارند زیرا در زایش آنها قواعد متفاوتی عمل میکند. نکتۀ اساسی یی که در اینجا برای ما اهمیت دارد این است که ژرف ساخت پیوندی مستقیم تر با معنای جمله دارد و روساخت در پیوندی مستقیم تر با نحوۀ تلفظ جمله است. یا حذف تمامی مطالب جنبی وحفظ اصلی ترین موارد، می تواند رابطه میان نحو، معنا شناسی و واج شناسی را در نمود(۱) به دست داد. (۳- ص ۲۸۱)
ژرف ساخت و رو ساخت چیست

By شرکت ناسار - تجارت با عراق

دکتر حبیب کشاورز عضو هیأت علمی دانشگاه سمنان - گروه زبان و ادبیات عربی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *