دلیل نام گذاری قمنام گذاری شهر قم - شیطان و شهر قم

نام گذاری شهر قم – شیطان و شهر قم
در باب نامگذاری شهر قم روایت های متفاوتی وجود دارد. در اینجا دو نام گذاری را بررسی خواهیم کرد.
نام گذاری اول: تعریب واژه کومه
قم در ابتدا محل سکونت اقوامی از زرتشتیان بوده که ممجان (MEMJAN) نامیده می‌شده‌است.[۳۱]

در کتاب تاریخ قم، تألیف «حسن بن محمد بن حسن قمی» در بیان علت نام‌گذاری شهر چنین آمده‌است:

«شهر قم را، بدین علت قم نامیدند که محل جمع شدن آب‌ها و آب انار بوده‌است و آب در آن جا جمع می‌شده و آن را هیچ منفذ و رهگذری نبوده، در اطراف آن جا علف و گیاهان و نباتات فراوان می‌روییده است و در عرب، جمع شدن آب را قم گویند؛ که بعضی آن را با قمقمه (معرب کمکم) هم‌معنی دانسته‌اند و گلاب پاش را نیز نوعی از قمقمه وصف کرده‌اند و جمع آن را قماقم نامیده‌اند؛ با این تفاوت که وقتی در آن نواحی علف زار و سبزه زار زیاد می‌شد، چوپانان برای چرانیدن گوسفندان خود، برگرد علف زارها خیمه می‌زدند و خانه‌هایی را بنا می‌کردند و خانه‌های ایشان را در فارسی، کومه نامیدند و به مرور زمان کومه تبدیل به کم شد؛ پس آن را معرب گردانیده و قم نامیدند. ریشه نام این شهر به «کومه» به معنای اتاقک‌های کلبه‌مانندی که چوپانان برای استراحت می‌ساختند، بازمی‌گردد. با الهام از واژه «کومه» این شهر به نام «کم» (KOM) خوانده شد».

قُم تلفظی از نام کم‌است که اعراب آن را به صورت امروزی درآوردند.


نام گذاری دوم: شیطان و پیامبر اسلام در شب معراج
پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند:

وقتی مرا به معراج بردند، در آسمان چهارم، قُبّه ای دیدم که از آن بهتر ندیده بودم، دارای چهار رکن و چهار در بود، که آن را با استبرق سبز پوشانده بودند.

از جبرئیل پرسیدم: این چه قبّه ای است؟

جبرئیل گفت: این صورتِ شهری است که شیعیان تو و شیعیان وصیّ تو در آن جمع خواهند شد.

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: وقتی یک بار دیگر نگریستم، دیدم پیرمردی در آن نشسته.

از جبرئیل پرسیدم: این کیست؟

جبرئیل گفت: این شیطان است، در این زمین بساط انداخته تا مردم را از دوستی و ولایت علی(علیه السلام) پسر عمویت منع کند.

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به جبرئیل گفت: مرا به آنجا برسان، و چند لحظه ای طول نکشید به آنجا رسیدند.

پیامبر ضربه ای به شیطان زد و فرمود: ” قُم ” یعنی بلند شو از این سرزمین که تو را در دوستان ما راهی نیست و نصیبی از آنها نداری.

(و به این ترتیب، این شهر، به قم معروف شد.)

به ابلیس گفتا شه دین که قم

از این بقعه، ملعون تو میباش گم

به قم گفتن سیدالمرسلین

به قم گشت معروف این سرزمین

منابع:

علل الشرایع، جلد2، 573/1

بحارالانوار، ج57، ص207

تاریخ قم، ص37

معراج پیامبر، ص163

منبع نام گذاری دوم: http://www.ayehayeentezar.com

By شرکت ناسار - تجارت با عراق

دکتر حبیب کشاورز عضو هیأت علمی دانشگاه سمنان - گروه زبان و ادبیات عربی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *