می خواهم ترجمه عربی یاد بگیرم
آموزش ترجمه عربی
اگر به دنبال یادگیری ترجمه عربی هستید با ما تماس بگیرید
۰۹۱۲۴۷۸۹۶۴۹
آموزش ترجمه به شیوه های جدید و جذاب توسط استادان مجرب در تمام شهرهای ایران
آموزش ترجمه عربی در تهران، شیراز، مشهد، اصفهان، کرج، قم و …
می خواهم ترجمه عربی یاد بگیرم
—
نهضت ترجمه از آثار دانشمندان عربی و اسلامی در غرب موجب بهرهبرداری از تمدن و دانش مسلمانان و سبب پیشرفت علم و تمدن غربی شد. در پی به وجود آمدن نهضت ترجمه و ظهور ترجمهها، چهره فرهنگی و علمی اروپا کاملاً تغییر کرد و حتی بعضی از آثار و اندیشههای یونانی از خطر نابودی محفوظ ماندند.
مقدمه
طی سدههای فرمانروایی مسلمانان (از سده دوم تا پنجم) بر بسیاری از سرزمینهای غربی، از جمله اسپانیا (اندلس) و بخشهایی از ایتالیا، دانشمندان غربی با فرهنگ و تمدن و دانش مسلمانان آشنا شدند و توجه آنان به فرهنگ و تمدن اسلامی جلب شد؛ از اینرو، از سده پنجم که مسیحیان مجدداً بر آن سرزمینها غلبه یافتند، برای پیشرفت و توسعه فرهنگ و تمدن خود، از منابع و آثار و مراکز علمی و فرهنگی مسلمانان، بویژه از مکتوبات آنان، بهره فراوانی بردند. دانشمندان غربی، علاوه بر سفر به سرزمینهای مذکور برای کسب علوم و معارف اسلامی در مدارس و مراکز اسلامی، مهمترین و اساسیترین راه بهره گرفتن از این علوم را ترجمه آثار علمی عربی میدانستند، زیرا در کتابخانههای اسلامی گنجینههای ارزشمندی از آثار علمی یونانیان که به عربی برگردانده شده بود وجود داشت و نیز دانشمندان اسلامی در رشتههای گوناگون مانند فلسفه و ریاضی و نجوم و پزشکی آثاری داشتند که بهرهبرداری از آنها سبب پیشرفت علم و تمدن غربی شد.
سیر نهضت ترجمه در غرب را، بویژه از عربی به لاتینی، میتوان چنین دستهبندی کرد:
← پیش از نهضت ترجمه
این دوره شامل فعالیتهای ترجمه تا اوایل قرن ششم/ دوازدهم میشود. به گواهی برخی شواهد، در پی کوششهای پراکنده و گهگاه برای پیشرفت علم، در قرن سوم/ نهم نیز ترجمه عربی به لاتینی، هر چند اندک، صورت میگرفته است. وجود کتابخانه نسبتاً غنی در صومعه کاتالونیایی در ریپول که شامل ترجمههایی از آثار علمی عربی بوده است، و نیز گزارشهایی در باره وجود نسخهای خطی از قرن چهارم/ دهم در ریپول، حاوی ترجمه دو رساله در اسطرلاب از عربی به لاتینی، سوابق ترجمه را قبل از دوره بزرگ ترجمه در قرن ششم/ دوازدهم نشان میدهد.
←← ژربر اوورنی
از معروفترین دانشمندان و نخستین کسانی که به اهمیت آثار علمی و فرهنگی به جا مانده از مسلمانان در سرزمینهای اروپایی توجه کرد، اسقف ژربر اوورنی (۳۲۷ـ۳۹۳/ ۹۳۸ـ ۱۰۰۳) بود که در سال ۳۸۹/ ۹۹۹ با عنوان سیلوستر دوم به مقام پاپی رسید.
وی را اولین واسطه آشنایی مدارس غربی با علوم و فنون اسلامی دانستهاند. ژربر اوورنی عربی را در کوردوبا (قُرطُبه) آموخت. به دستور وی سه مدرسه آموزش زبان عربی در رم و رنس و شارتر تأسیس شد. وی برخی کتابهای ریاضی و نجوم را از عربی به لاتینی ترجمه کرد.
←← قسطنطین افریقایی
مترجم دیگر قرن پنجم/ یازدهم، قسطنطین افریقایی متولد کارتاژ (قَرطاجَنه) است. او پزشکی را در جهان اسلامی آموخت و برخی آثار پزشکی مسلمانان و نیز متون عربی ترجمه شده از رسالههای پزشکی یونانیان را به لاتینی برگرداند. به همین سبب، وی را نخستین کسی میدانند که طب اسلامی را از طریق ترجمههای خود وارد اروپا کرد. برخی آثاری که وی از عربی ترجمه کرده، عبارتاند از: قسمتی از کتاب جامع پزشکی به نام کاملالصناعه الطبیه تألیف علی بن عباس مجوسی اهوازی (متوفی ۳۸۴)، فصول ابقراط مع شروح جالینوس، کتاب العلاج العام از اسحاق اسرائیلی؛ آثاری از جالینوس مانند الصناعه الصغیره، فی آراء بقراط و افلاطون، شروح علی فصول جالینوس، فن الشفاء.
می خواهم ترجمه عربی یاد بگیرم
← نهضت بزرگ ترجمه
نهضت علمی و بزرگ ترجمه شامل دو مرحله است:
←← مرحله اول
مرحله اول قرن ششم/ دوازدهم؛ در این دوره نهضت ترجمه در غرب با تأسیس مراکز ترجمه و گرد آمدن مترجمان یهودی و مسیحی و مسلمان و حتی برخی ساکنان بومی قوّت و جدّیت بیشتری یافت، به طوری که این قرن را مرحله اول ترجمه دانستهاند. مهمترین و فعالترین مرکز ترجمه را ریموند سوتا، اسقف کبیر شهر تولدو، در ۵۲۴/ ۱۱۳۰ در این شهر تأسیس کرد و محققان را برای ترجمه متون علمی و فلسفی دعوت و تشویق کرد.
برخی فرمانروایان مسلمان در زمان فرمانروایی خود بر سرزمینهای غربی، بهسبب علاقه وافر بهگردآوری کتاب، کتابخانههای بزرگی بنا کردند، از جمله کتابخانه المستَنصِر که در آن بیش از چهارصد هزار جلد کتاب عربی گردآوری شد.
پس از غلبه مجدد مسیحیان بر این سرزمینها، قسمت بزرگی از کتابهای این کتابخانه به تولدو انتقال یافت. شهر تولدو به سبب همین ویژگی و امتیاز، در مقایسه با دیگر شهرهای اسپانیا در آن زمان، محل مناسبی برای تأسیس مرکز بزرگ ترجمه گردید. از آنجا که در این دوره بیشترین ترجمهها از عربی به لاتینی بود، قرن ششم/ دوازدهم به «دوره ترجمه عربی به لاتینی» شهرت یافت.
در همین قرن همچنین برخی مترجمان یهودی آثار علمی عربی را به عبری برگرداندند.
از سده پنجم تا هفتم/ یازدهم ـ سیزدهم، جریان ترجمه به لحاظ کمّی و کیفی وسیعتر شد، به طوری که بسیاری از کتابها و رسالههای علمی و فلسفی یونانیان و مسلمانان از عربی به لاتینی ترجمه شد. در آغاز، کار ترجمه متون یونانی و عربی به سبب مهارت نداشتن مترجمان در زبان عربی و دشواری موضوعها و وجود اصطلاحات دشوار و پیچیده، کاری سخت بود و به کندی پیش میرفت. ترجمهها غالباً تحتاللفظی بود و هرگاه معنای کلمهای ناشناخته بود عین همان کلمه را به حروف لاتینی مینوشتند. ازینرو در قرن هفتم/ سیزدهم، که مترجمان مهارت بیشتری در زبان عربی یافتند و نیز امکان استفاده مستقیم از آثار به زبان یونانی فراهم آمد، در بعضی از ترجمههای قبلی تجدیدنظر شد.
می خواهم ترجمه عربی یاد بگیرم
←← مرحله دوم
مرحله دوم از قرن هفتم/ سیزدهم به بعد؛ در این دوره فعالیتهای ترجمه زیرنظر آلفونس (آلفونسوی) دهم (۶۱۸ـ۶۸۲/ ۱۲۲۱ـ ۱۲۸۴)، از حاکمان اسپانیا، ملقب به حکیم، ادامه یافت. وی میخواست در اهتمام به کار ترجمه از مأمون عباسی پیروی کند، از اینرو مترجمان بسیاری را از مسلمان و یهودی و مسیحی به دربار خود خواند. برخی گفتهاند که وی پنجاه مترجم برای ترجمه کتاب بطلمیوس دعوت کرد و خود ریاست آنها را برعهده گرفت. وجه تمایز این دوره با دوره قبل این است که دوره اول به «ترجمه از عربی به لاتینی» شهرت داشت، اما این دوره به «ترجمه از عربی به اسپانیایی و رومی» شهرت یافت. مترجمان دربار آلفونس دهم زبان لاتینی را به خوبی نمیدانستند، از اینرو ترجمه به رومی و اسپانیایی مورد توجه قرار گرفت و گاه متنهای ترجمه شده به اسپانیایی، به لاتینی و فرانسوی هم ترجمه میشد. همچنین در دوره اول، ترجمه آثار فلسفی بیشتر مورد توجه بود، اما در دوره دوم، به شاخههای دیگر دانش، از قبیل علم فلک و نجوم و حساب و آثار ادبی و داستانی مانند کلیله و دمنه و هزار و یک شب، توجه شد. وجه تمایز دیگر آن است که در دوره اول، سلطه دینی و نظارت روحانیان مسیحی بر جریان نهضت ترجمه حاکم بود، اما در دوره دوم سلطه سیاسی پادشاهان جای آن را گرفت.
در مرحله دوم از دوره بزرگ ترجمه، تولد و همچنان مرکز اصلی ترجمه و مورد توجه دانشمندان و مترجمان بود. در سیسیل نیز ترجمه متون علمی به عربی، خصوصاً متون فلسفی و نجومی، به دستور و حمایت و تشویق فردریک دوم (۵۹۰ ـ ۶۴۷/ ۱۱۹۴ـ۱۲۵۰)، پادشاه ایتالیا، انجام میگرفت. [۴۱]
از اواخر قرن هفتم/ سیزدهم به بعد، جریان ترجمه از اسپانیا به دیگر مناطق اروپا، مانند جنوب فرانسه، منتقل شد. به دلیل مهاجرت یهودیان آلطبون/ طیبون از گرانادا (غرناطه) به جنوب فرانسه، ترجمه از عربی به عبری نیز رواج یافت. [۴۲]
به گزارش برخی منابع، محققان یهودی از اوایل قرن هفتم/ نیمه اول قرن سیزدهم به ترجمه و شرح متون عربی پرداختند؛ چنانکه ۳۸ اثر از تفسیرهای ابن رشد (متوفی ۵۹۵) به عبری ترجمه شد. نخستین آنها تفسیر متوسط ابنرشد بر کتاب العباره است که یعقوب اهل آناطولی آن را در دربار فردریک دوم در سیسیل ترجمه کرد. از آن پس، در سده هفتم و هشتم/ سیزدهم و چهاردهم، چندین مترجم یهودی در جنوب فرانسه و کاتالونیا و ایتالیا تفسیرهای ابنرشد و آثاری دیگر را به عبری ترجمه کردند. از اواخر سده هفتم/ سیزدهم به بعد، بیشترین ترجمههای متون عربی به لاتینی از روی ترجمههای عبری آنها صورت گرفت.