مقاله عربی : وطن در شعر مقاومت معاصر فلسطینی
برای دانلود فایل کامل مقاله اینجا کلیک کنید
شناسنامه علمی شماره، دوره ۲، شماره ۴، پاییز ۱۳۹۱، صفحه ۹۳-۱۰۳
نویسندگان
محمدرضا عزیزی‌پور۱؛ مسعود باوان پوری ۲؛ نرگس لرستانی۳
۱استادیار زبان و ادبیات عربی، دانشگاه کردستان
۲کارشناس ارشد زبان و ادبیات عربی، عضو باشگاه پژوهشگران جوان، واحد اسلام آباد غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، اسلام آباد غرب، ایران
۳کارشناس ارشد زبان و ادبیات عربی و مدرس دانشگاه پیام‌نور
چکیده
ادبیات مقاومت شاخه‌ای از ادبیات است که به اشعاری اختصاص دارد که نتیجۀ مقاومت و دلاورمردی‌های یک ملّت یا قوم در برابر هرگونه تجاوز و ظلم و ستم است. با نگاهی به ادبیات کشورهایِ درگیر جنگ- داخلی یا خارجی- در می‌یابیم که این نوع از ادبیات نزد آن‌ها از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. وطن‌دوستی یا عشق به میهن یکی از مهمترین درون‌مایه‌های غنایی اشعار شاعران معاصر فلسطینی است. از جمله این شاعران می‌توان از ابراهیمطوقان، علی فوده، عمر ابوریشه، صالح محمود هواری و کمال ناصر یاد کرد که احساس عشق به وطن درجاى‌جاى اشعارشان، به خوبى متجلّى و آشکار است. شعر این شاعران جزئی از شعر مقاومت در جهان است که با نام فلسطین تجلّی می‌یابد. مقاله حاضر می‌کوشد با بررسی دیوان‌های شعری این شاعران و انتخاب نمونه‌هایی از دریای بیکران وطن‌دوستی آنها، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تبیین این حس در اشعار آنان بپردازد.
کلیدواژه ها
ادبیات مقاومت؛ شعر معاصر؛ وطن‌دوستی؛ فلسطین؛ شاعران فلسطینی-


جستاری در مفهوم شعر «مقاومت و پایداری»

شاعر در شعر پايداري به دنبال كشف زباني براي گفت‌وگو با همه مردم جهان است.
به گزارش مشرق، «شعر مقاومت» يك مفهوم كلي، عام و گسترده است كه در بطن خود «شعر انقلاب» و «دفاع مقدس» را نيز در بر مي‌گيرد. اطلاق عنوان «اسلامي» به اين شعر نيز، محدوده جغرافيايي آن را مشخص مي‌كند، يعني «شعر مقاومت جهان اسلام».
شعر مقاومت، شعري است كه در سه جبهه عمده مي‌جنگد:

1ـ جبهه مبارزه با هواي نفساني و وساوس شيطاني (جهاد اكبر)
2ـ جبهه مبارزه با استبداد داخلي (شعر انقلاب)
3ـ جبهه مبارزه با دشمن متجاوز و اشغالگر خارجي (شعر مقاومت)

با اين تقسيم ‌بندي، بايد گفت كه شعر دوران هشت ساله «دفاع مقدس» نيز زيرشاخه‌اي از شعر مقاومت به شمار مي‌آيد.

شعر مقاومت و پايداري، فرياد سرخ «عدالت‌خواهي»، «ظلم ‌ستيزي»، و «بيداري» از حنجره شريف و غيرت‌ مند شاعراني متعهد و رسالت ‌مدار است كه به «انسان»، «صلح» و «آزادي» مي‌انديشند.

شعر مقاومت، الفباي پايداري در برابر قدرت‌هاي اهريمني و انسان ‌ستيز است. شعري است راست قامت و عزت‌ مدار كه در برابر دشمنان قسم‌خورده «انسانيت» و راهزنان«صلح» و «عدالت» و «آزادي»، هرگز تن به تسليم و سازش نمي‌دهد، و براي دفع فتنه دشمنان و به زانو درآوردن آنان، همدوش نيروهاي مجاهد و رزمنده، در خط مقدم جبهه مي‌جنگد و بشارت «پيروزي» را فرياد مي‌كند.

كاركردهاي عمده شعر مقاومت و پايداري
براي اين گونه‌ ادبي، كاركردهاي فراواني مي‌توان برشمرد، ولي عمده‌ ترين اين كاركردها، در موارد زير خلاصه مي‌شود:
الف ـ تبيين حقانيت ملت‌هاي ستمديده و به اسارت در آمده، و به تصوير كشيدن حماسه زيباي ايستادگي و مقاومت آنها براي آزادسازي خاك ميهن از سلطه نيروهاي متجاوز خارجي.
ب ـ دميدن روح بيداري در كالبد مردم مظلوم و تحت ستم، به منظور مقابله با دشمن متجاوز و تن ندادن به سازش و تسليم.
پ ـ تقويت روحيه رزمندگان و مجاهدان براي ايستادگي در مقابل دشمن.
ت ـ به تصوير كشيدن رشادت‌ها و حماسه‌هاي رزمندگان و نيروهاي مردمي در دفاع از خاك ميهن براي ثبت در تاريخ و انتقال به نسل‌هــاي آينده.
ث ـ تكريم و گراميداشت ياد و خاطره جانبازان ميهن و شهيدان راه استقلال و آزادي.
ج ـ تحقير و تخفيف دشمن زبون تجاوزگر و ايجاد رعب و وحشت در دل آنان، به منظور عقب‌نشيني از خاك ميهن و تن دادن به شكست.
چ ـ پاسداري از آرمان‌هاي ملي و پاسداشت «كرامت‌هاي انساني.»

پيشينه شعر مقاومت اسلامي
شعر مقاومت اسلامي، برآمده از جوهره و ذات فرهنگ بالنده و انسان ‌ساز اسلامي است. در اسلام، حضرت اباعبدالله (ع) نماد مقاومت و پايداري در مقابل ظلم و كفر و شرك و باطل است. شخصيت برجسته امام حسين (ع) الهام ‌بخش اكثر شاعران مقاومت در سراسر جهان اسلام است.

حماسه بي‌ بديل كربلا، گنجينه پايان‌ناپذيري است كه شعر مقاومت اسلامي براي هميشه مي‌تواند از آن ارتزاق كند.

در ايران نيز، شعر مقاومت با نام بلند حكيم توس «فردوسي» و «شاهنامه» درآميخته است. بعد از فردوسي بزرگ نيز، شاعراني همچون «مسعود سعدسلمان» و «ناصر خسرو» اين مسير روشن را هموار كرده‌اند. در عصر مشروطه نيز شعر مقاومت با نام شاعران زير پيوند خورده است:

ميرزاده عشقي، ملك‌الشعراي بهار، فرخي يزدي، سيداشرف‌الدين گيلاني (نسيم شمال)، پروين اعتصامي، ايرج ميرزا، ابوالقاسم لاهوتي، عارف قزويني، علامه دهخدا، اديب‌الممالك فراهاني و …

اما اگر بخواهيم پيشينه شعر مقاومت اسلامي را در كشورهاي عربي رديابي كنيم، بايد بگوييم كه تاريخ شكل‌گيري اين شعر به قرن‌هاي 19 و 20 برمي‌گردد. سال‌هايي كه كشورهاي عربي گرفتار سلطه حكومت‌هاي عثماني بودند و مليت و قوميت آنان در معرض اضمحلال و نابودي بود. در اين دوران، شاعران مقاومت عرب براي حفظ و صيانت از زبان عربي كه مهم‌ترين نشانه قوميت آنان بود، و همچنين به منظور بيداري مردم، دست به سرودن اشعار اجتماعي، انقلابي (مقاومت) زدند، «احمد شوقي» و «حافظ ابراهيم» از مصر و «معروف الرصافي» و «الزهاري» از عراق، از جمله شاعراني بودند كه براي پاسداري از هويت عربي، جريان شعر مقاومت را شكل دادند.

پس از جنگ دوم جهاني نيز با به رسميت شناخته شدن كشور اسرائيل توسط سازمان ملل، و اشغال فلسطين، خون تازه‌اي در رگ‌هاي‌ «شعر مقاومت جهان عرب» جاري شد و اين جريان به جرياني بالنده و پويا تبديل گرديد.

مولفه‌ها و ويژگي‌هاي شعر مقاومت و پايداري

از عمده ‌ترين اين مولفه‌ها به موارد زير مي‌توان اشاره كرد:

1ـ بهره ‌گيري از اِلمان‌ها و نمادهاي ملي و مذهبي
2ـ برجسته كردن پيام‌هاي انساني چون: صلح‌، آزادي، عدالت، حق‌خواهي، و …
3ـ محتوامحوري و مخاطت‌انديشي و توجه به عنصر احساس و انديشه در حوزه طرح آرمان‌ها.
4ـ وضوح و روشني در زبان و بيان و پرهيز از پيچيده ‌گويي و بهره‌‌گيري از «اسطوره‌» براي پروراندن شخصيت‌ها. روشني و صراحت شعر مقاومت به منظور برقراري ارتباط با مخاطب و تاثيرگذاري بيشتر است.
5ـ تلفيق حماسه و عرفان براي بيان مفاهيم «مقاومت و پايداري.»

وجه تمايز شعر دفاع مقدس و شعر مقاومت و پايداري
بديهي است كه «شعر دفاع مقدس» به خاطر كاركرد آن و محدود شدن به مرزهاي جغرافيايي يك كشور مشخص، از گستره محدودتري نسبت به شعر مقاومت برخوردار است. اما شعر مقاومت و پايداري، از جامعيت بيشتري برخوردار است، ضمن اين كه ساختار آن بر بنيادهاي زيباشناسانه استوار است.

در شعر پايداري، شاعر با رويكردي عميق‌تر، فلسفي‌تر و انساني‌تر، به پديده‌اي به نام «جنگ» نگاه مي‌كند. در شعر مقاومت، رفتار شاعر با زبان، رفتاري «فراهنجار» است.

شاعر در شعر پايداري به دنبال كشف زباني براي گفت‌وگو با همه مردم جهان است. مردمي كه طعم تلخ جنگ را چشيده‌اند و مقاومت و پايداري را تجربه كرده‌اند. در واقع شاعر در حوزه شعر پايداري، پيام‌هاي انساني و فلسفي پديده‌اي به نام «جنگ» را مي‌گيرد و به آنها تشخص جهاني مي‌بخشد، پيام‌هايي چون: آزادي، حق‌طلبي، عدالت‌خواهي، وطن‌دوستي، ايثار و جانبازي و … و از آنجا كه اين پيام‌ها به مرزهاي جغرافيايي محدود نمي‌شود، طبيعتاً دايره مخاطبان شعر مقاومت، گسترش مي‌يابد و اين نوع شعر، هرگز در چاه و دامچاله «بحران مخاطب» سقوط نمي‌كند.

مخاطب شعر پايداري، همه مردم جهانند. اين شعر در انديشه دميدن روح «بيداري» و «آزادي‌خواهي» در كالبد همه ملت‌هاي ستمديده و تحت سلطه جهان است.

نمونه‌هايي از شعر مقاومت
همچنان كه اشاره شد، شاعر مقاومت، ايستادگي، و پايمردي انسان را در برابر ظلم، تجاوز، زياده‌خواهي و بي‌عدالتي به گونه‌اي به تصوير مي‌كشد كه همه مردم جهان با اسطوره‌ها و نمادهاي شعري او احساس پيوستگي و هم‌ذات‌پنداري مي‌كنند.

از همين رو، دايره تاثيرگذاري، نفوذ و ماندگاري اين شعر، بيش از شعر جنگ و دفاع مقدس است. در زير نمونه‌هايي از شعر پايداري جهان را با هم زمزمه مي‌كنيم:

چراغي به من بده
تا به جست و جوي ميهن خود برخيزم
اي كوچه‌هاي بلند
ـ چونان تازيانة نياكانم ـ
«محمّد الماغوط ـ سوريه»

درخت، درخت
تو خواهی رویید
و برگ‌هایت سبز و پرپشت
در آفتاب خواهد شکفت
صدای خنده
از میان برگ‌هایت
به آفتاب خواهد رفت
و چکاوک‌ها بازخواهند گشت
به‌ سوی وطن،
به ‌سوی وطن.
«فدوی طوغان، فلسطین»

اگر باید که نانم را از دست بدهم
اگر باید که پیراهن و بسترم را بفروشم
اگر باید که سنگ تراشی کنم
یا نان را از میان زباله‌ها بجویم
یا از گرسنگی بمیرم و تمام شوم
ای دشمن انسان
سازش نمی‌کنم،
و تا پایان می‌جنگم ..
آخرین تکه خاکم را هم بگیر
جوانانم را به زندان‌ها بینداز
و کتاب‌هایم را بسوزان
به سگ هایت در ظرف‌های من غذا بده
دام ترس و وحشت را بر سر بام‌های دهکده‌ام بگستر
ای دشمن انسان،
سازش نمی‌کنم،
و تا پایان می جنگم ..
«سمیح القاسم، فلسطین»

آينده شعر مقاومت و پايداري
حضرت امام (قدس‌سره‌الشريف) در جايي فرموده‌اند تا ظلم هست، مقاومت و پايداري هم هست. بنابراين بايد گفت كه شعر و ادبيات پايداري هم از اين منظر تا زماني كه انسان بر روي كره خاكي زندگي مي‌كند، پا به پاي انسان به حيات خود ادامه مي‌دهد و محدود كردن آن به يك دوره يا مقطع زماني خاص، بي‌‌معناست. ممكن است امروز چيزي با عنوان «شعر جنگ» موضوعيت نداشته باشد، ولي «شعر پايداري» با تعريفي كه از آن در ذهن داريم، تا ظلم و بي‌عدالتي و تبعيض هست، به حيات خود ادامه مي‌دهد.

ما به عنوان يك انسان مسلمان كه بهره‌اي از هنر داريم، چشم به آينده موعود دوخته‌ايم. آينده‌اي كه خورشيد مهدويت در آسمان جهان مي‌درخشد و مستضعفان به وراثت زمين برگزيده مي‌شوند. بنابراين «شعر مقاومت و پايداري» نيز از هم‌اكنون بايد چشم به افق‌ اين آينده موعود بدوزد و هنرمندان ما براي رسيدن به قاف كمال چنين آينده‌ روشني، كمر همت ببندند.

فلسفه هشت سال دفاع مقدس ملت سربلند ما نيز چيزي جز مُهر تأييد زدن بر روي اين ادعاي روشن نبود كه ما با اقتدا به سرور و سالار شهيدان، حضرت اباعبد‌الله الحسين(ع)، نه ظلم مي‌كنيم و نه زير بار ظلم مي‌رويم.

ما ايستاده‌ايم تا به مستضعفان جهان جرأت و شهامت «نه» گفتن به قدرت‌هاي استكباري و شيطاني را بياموزيم. ما ايستاديم تا به انسان بياموزيم كه «صلح» و «آزادي» گوهرهاي بي‌بديل و نايابي هستند كه تنها با ايثار جان به دست مي‌آيند. ما ايستاديم و در كوره‌هاي جنگ آبديده شديم تا فرزندان ما در فرداي تاريخ آزاد و سربلند زندگي كنند و با شبچراغ ايمان، خيمه‌هاي كفر و ظلم و پلشتي را در سراسر گيتي به آتش بكشند:

پسرم مي‌پرسد:
تو چرا مي‌جنگي؟
من تفنگم در مُشت
كوله بارم در پشت
بند پوتينم را محكم مي‌بندم
مادرم
آب و آيينه و قرآن در دست
روشني در دل من مي‌بارد
پسرم بار دگر مي‌پرسد:
«تو چرا مي‌جنگي؟»
با تمام دل خود مي‌گويم:
«تا چراغ از تو نگيرد دشمن»
«محمدرضا عبد‌الملكيان»

By شرکت ناسار - تجارت با عراق

دکتر حبیب کشاورز عضو هیأت علمی دانشگاه سمنان - گروه زبان و ادبیات عربی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *