آموزش فعل لازم و متعدی در زبان عربی ( فایل ویدئویی جذاب )فعل لازم و متعدی

آموزش فعل لازم و متعدی در زبان عربی ( فایل ویدئویی جذاب )
برای مشاهده ویدئو از قسمت بالا استفاده کنید
برای دانلود ویدئو اینجا کلیک کنید

 

فعل لازم و فعل متعدي:

جمله فعليه و ساختار جمله فعليه: جمله فعليه، جمله اي است كه با فعل شروع شود.

فعل لازم + فاعل جَلَسَ الطالبُ

فعل لازم + فاعل مرفوع + جار و مجرور جَلَسَ الطالبُ في الصّف ِ

فعل متعدي + فاعل مرفوع + مفعول به منصوب كَتبَ الطالبُ الدّرسَ

فعل متعدي + فاعل مرفوع + مفعول به منصوب + جار و مجرور كَتَبَ الطالبُ الدرسَ في الصّف ِ

فعل لازم، فعلي است كه با فاعل معني آن تمام مي شود و نيازي به مفعول به ندارد.

فعل متعدي، فعلي است كه علاوه بر فاعل، به مفعول به نياز دارد.

همانطور كه در مثالهاي بالا مي بينيم، ( جارو مجرور ) ممكن است براي تكميل جمله، همه جا بيايد و ربطي به فعل لازم و متعدي ندارد.

فاعل، هميشه بعد از فعل مي آيد و ممكن است به يكي از سه صورت زير باشد:

* اسم ظاهر: يُبشّرُ اللهُ المؤمنَ برحمته ِ.

فعل فاعل ( اسم ظاهر ) مفعول به جار و مجرور

* ضمير بارز: و اذكروا نعمةَ اللهِ عليكم.

فعل و فاعل ( ضمير بارز ) مفعول به مضاف اليه جارو مجرور

* ضمير مستتر: الحسنةُ تُذهبُ السيئةَ.

فعل و فاعل آن مفعول به و منصوب

ضمير مستتر ( هي )

* فعل متعدي بر سه گونه است:

الف) متعدي بنفسه: يَحصدُ الزارعُ القمحَ / نَصَرَ اللهُ المسلمينَ.

ب) متعدي به يكي از بابهاي افعال و تفعيل: أجلَسَهُ ( او را نشاند )

ج) متعدي شدن فعل لازم به كمك حرف جر: يذهبُ الرجلُ بهِ ( مرد آن را مي برد )

در متن زير همه ي انواع فعل متعدي وجود دارد:

كانتْ لرجلٍ بقرةٌ، كان يَحلبُها و يُمَزّجُ لبنَها بالماءِ و يذهبُ بها الي السّوق ليبيعَها الي النّاسِ مغشوشاً. في يومٍ منَ الأيام جاءَ سيلٌ و أغرقَ البقرةَ.

(( مردي گاوي داشت، آن را مي دوشيد و شير آن را با آب مخلوط مي كرد و آن را به بازار برد تا بصورت ناخالص به مردم بفروشد. روزي سيلي آمد و گاو را غرق كرد ))

* راههاي متعدي كردن فعل لازم را نمي توان در مورد هر فعلي بكار برد. مثلاً فعل جَلسَ را نمي توان با حرف جر متعدي كرد اما مي توان آن را به باب افعال برد تا متعدي شود: أجلَسَ

* برخي از فعلها هم بصورت لازم بكار مي روند و هم متعدي. مانند فعل (( جاء ))

جاء الحقُ و زَهَقََ الباطلُ ( لازم ) وَجَاؤُوا أَبَاهُمْ عِشَاءً يَبْكُونَ[1] ( متعدي )

* برخي از افعال متعدي هستند كه دو مفعولي مي باشند، مانند:

جَعَلَ ( قرار داد )، كَسي ( پوشاند )، أعطي ( عطا كرد )، اذاق ( چشاند )

اتخذ ( برگزيد )، سَمّي ( ناميد )، (حَسِبَ ( گمان كرد )، وعد ( وعده داد )

إنّا جعلناكم شعوباً و قبائلَ لتعارفوا.

كَسَيتِ الفقيرَ ثوباً.

أنّا أعطيناك الكوثرَ.

اذاقَ الجنودُ العدوَ طعمَ الهزيمةِ.

لايتخذِ المؤمنونَ الكافرينَ أولياءَ.

سَمّاهُم اللهُ فتيتةً.

لا تحسبْ المجدَ تمراً أنتَ آكلُهُ.

وَعدَ اللهُ المؤمنينَ و المسلماتِ جنّاتٍ تجري من تحتها الأنهار.ُ

* مفعول به، گاهي بصورت اسم ظاهر مي آيد و گاهي بصورت ضمير متصل به فعل :

يا موسي … أخرجْ قومَكَ من الظلماتِ الي النّورِ.

فعل و فاعل مفعول به جار و مجرور جار و مجرور

ضمير مستتر ( أنتَ ) ( اسم ظاهر )

رأيـــــــــــــتَـــــــــــــــــــــــــــــــــــــهُ

فعل فاعل ضمير بارز مفعول به ( ضمير متصل )

* فاعل، هميشه بعد از فعل مي آيد.

* مفعول به، بعد از فعل و فاعل: يقرأُ التلميذُ القرآنَ.

و گاهي مفعول به، قبل از فاعل يعني زمانيكه بصورت ضمير به فعل متصل مي شود: سألَـــــهُ أحدٌ

و گاهي هم قبل از فعل و فاعل مي آيد: إيّاكَ نعبدُ.

منبع: http://arabieomidefarda.blogfa.com

By شرکت ناسار - تجارت با عراق

دکتر حبیب کشاورز عضو هیأت علمی دانشگاه سمنان - گروه زبان و ادبیات عربی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *