نوشتن چکیده برای مقاله عربیمقاله - چکیده

ریخت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شناسی‌ تمثیل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های عرفانی با تکیه بر اشعار سنایی، عطار و مولوی

برای دانلود فایل اصلی مقاله اینجا کلیک کنید

چکیده
استفاده از تمثیل به عنوان یک صنعت بلاغی و همچنین یک شیوه استدلالی، روشی اساسی در ادبیات عرفانی ایران است. این رویه که ‌از دیرباز در ادبیات ایران‌ متداول بود در متون عرفانی ‌از اشعار سنایی آغاز شد، در اشعار عطّار تکامل یافت و در اشعار مولوی به نقطه اوج خود ­رسید. بررسی تمثیل­های عرفانی از دید «ریخت­شناسی» امکان تحلیل جامع ادبی، اجتماعی و عرفانی ‌آنها ر‌ا فراهم‌ می­کند و فرصتی‌ پدید می­آورد که کاربرد صنعت تمثیل در ادبیات عرفانی با روشی کاملاً علمی مورد بررسی قرارگیرد. این بررسی افق­های جدیدی را در تحلیل، تفسیر و معناشناسی متون عرفانی ادبیات فارسی که شاخه­ اساسی و محوری ادبیات ماست، فراهم می­آورد. در این مقاله ضمن بیان و بررسی دیدگاه­های علمای بلاغت در باب تمثیل، تلاش می کنیم عناصر سازای آن را از دیدگاه نظریه­پردازان ریخت­شناسی تجزیه و تحلیل کنیم تا از این رهگذر روند تکاملی بیان تمثیلی عرفا با تکیه بر متغیرها و عناصر تمثیل تبیین شود.
کلیدواژه ها
ادبیات؛ عرفان؛ تمثیل؛ ریخت شناسی؛ سنایی؛ عطّار؛ مولوی


عرفان «Mysticism» (تعبیری از «میستیسیزم» یا «گنوسیسم») در تعریفی جامع و جهان‌شمول به مفهوم شناختی «رازگونه و نهانی» خمیرمایه افکار بلند و آداب تاثیرگذاریست برای یافتن و پیوستن به حقیقت از طریق «شهود»، «تجربه درونی» و «حال» که نشانه‌های آن در مکاتب مختلف جهان اعم از عقاید برهمن‌ها، بودائی‌ها، رواقیان، نسطوریان، مهریان (میترائیسم)، عقاید مسلمانان زاهد، عقاید افلاطونیان جدید، فرامین زرتشت، در فرقه کابالا از آیین یهود و اعتقادات سرخپوستان آمریکا به چشم می‌خورد. مصداق حقیقت در عرفان الهی وجود خداست. عرفان شناختی حقیقت‌گرایانه و تلاشی عملگرایانه فراتر از واقع‌گرایی حسی – عقلی و آرمانگرایی تصوری است از اینرو این مرام با رازگونگی و غیب‌باوری[۱] آمیخته از «عشق» و «ذوق» و «اشراق» همراه است.

عرفان نوعی روش برای حصول به حقیقت است که بر این فرض بنا شده‌است که عقل و حواس پنجگانه به دلیل خطاهای ادراکی قابل اتکا نیستند و به تنهایی قادر به درک حقیقت نمی‌باشند و از این رو به نوعی تلاش برای ادراک بی واسطه حقایق نیاز است که بدان عرفان می‌گویند.

همچنین گفته می‌شود عرفان شناخت قلبی است که از طریق کشف و شهود، نه بحث و استدلال حاصل می‌شود و آن را علم وجدانی هم می‌خوانند. کسی را که واجد مقام عرفان است عارف گویند. عرفان در بسیاری از اقوام و ملل و مذاهب مختلف جهان و حتی مکاتب فلسفی شایع و رایج است.

By شرکت ناسار - تجارت با عراق

دکتر حبیب کشاورز عضو هیأت علمی دانشگاه سمنان - گروه زبان و ادبیات عربی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *