بالابردن اعتماد به نفس کودکان / افزایش اعتماد به نفس در کودکان با یادگیری مهارت جدیدکودک

بالابردن اعتماد به نفس کودکان / افزایش اعتماد به نفس در کودکان با یادگیری مهارت جدید
آسمونی/ زمانی که کودک یک مهارت جدید را یاد می گیرد اعتماد به نفس او افزایش می یابد چون احساس با ارزش بودن و مورد قبول بودن به کودک دست می دهد و از این که توانسته خواسته والدین را اجابت نماید احساس خوشایند و رضایت دارد و حس موفقیت به کودک می دهد و باعث می شود تا از چالش ها و مواجه با مشکلات نترسد.
در این هنگام والدین نباید زیاد از حد تعریف و تمجید از کودک به عمل آوردند و در حد و اندازه ای که کودک راضی و والدین هم راضی باشند.
به جای این که والدین نتیجه کار را مدنظر قرار دهند بهتر است تلاش کودک را مورد تشویق و تعریف قرار دهند و سعی کنید خودتان بهترین الگو برای کودکتان باشید و همیشه سعی کنید از کلمات مثبت استفاده کنید.

اعتماد به نفس به عربی: الثقه بالذات

کودَک یا بچه به انسان خردسال (دختر و پسر) گفته می‌شود. برابر دیگر کودک در زبان فارسی واژه بچه می‌باشد.
واژه کودک از ریشه واژه پهلوی kuk به معنای کوتاه می‌باشد و با واژه‌های کوتاه و کوچک هم خانواده می‌باشد. این واژه به بزرگ نشدن و سادگی و پاکی نیز اشاره دارد. واژهٔ کودک در هوده شناسی
در حقوق بین‌الملل

در کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد، کودک به هر انسانی که زیر هجده سال تمام باشد گفته می‌شود؛ مگر این که مطابق قانون حاکم بر آن شخص، سن کمتری برای رشد او مقرر شده باشد.[۱]
در حقوق ایران

به مانند بیشتر نظام‌های حقوقی، دورهٔ کودکی به دو دوره بخش می‌شود:

دورهٔ عدم تمیز
دورهٔ تمیز

در حقوق ایران، تعریف قانونی از دورهٔ تمیز نشده‌است. کودکی که در دورهٔ تمیز باشد، کودک مُمَیِّز گفته می‌شود و آن عبارت از کودکی است که گرچه سن و سال کمی دارد، ولی شعورش به امور روزمره می‌کشد و سرش در خرید و فروش‌های عادی کلاه نمی‌رود و هنجارهای روزمرهٔ مردم را تا حد متعارف می‌داند. کودک غیر ممیز نیز کسی است که پا به دورهٔ تمیز نگذاشته باشد. پس دورهٔ عدم تمیز، به دورهٔ زندگانی کودک، پیش از دورهٔ تمیز، گفته می‌شود.

در برخی از کشورها برای دورهٔ تمیز، سنی معین شده و اگر کودک به آن سن رسیده باشد، ممیز محسوب می‌گردد. برای نمونه قانون مدنی آلمان، سن هفت سال تمام را پایان دورهٔ عدم تمیز کودک می‌داند و از آن به بعد، کودک، ممیز محسوب می‌شود. در این قانون، یکی از گروه کسانی که اهلیت استیفا به دست خودشان را ندارند، کودکانی نام برده شده‌اند که هنوز هفت سالشان تمام نشده‌است.[۲]
ه‍وش هیجانی

ه‍وش هیجانی عبارتند از شناخت و درک کنترل افکار و احساسات و ارتباط دادن مناسب آنها به دیگران طوری که با دیگران همدلی نموده واین توانایی رابه افراد بدهد که با دیگران تعامل کنند. برنامه ه‍وش هیجانی بایست از خردسالی در طول سالهای مدرسه در خانه و در اجتماع آغاز می‌شود. زمانی که این دسته از برنامه‌های آموزشی به کودکان ارائه می‌شود عملکرد تحصیلی آنها رشد می‌کند. هنگامی که کودکان فاقد قابلیت کنترل آشفتگی‌های خود باشند به خوبی نتوانند تمرکز کنند یابشنوند دربرابر تکانش‌های خود مقاومت نشان ندهند ودر برابر فعالیت‌های مربوط به یادگیری احساس مسئولیت نکنند از منابعی که یاری‌گر پیشرفت تحصیلی آنهاست محروم خواهند شد. برنامه‌های مبتنی برهوش هیجانی به کودک کمک می‌کند تا نقش‌هایشان رادر زندگی بهتر انجام دهند شنونده فعالی باشند ودرهای همدلی را گشوده[۳]

مهارت‌هایی که کودکان برای هوش هیجانی نیاز دارند:
Benjamin and Flopsy Bunny – Project Gutenberg eText 14220.jpg
آگاهی نسبت به احساسات خویش
بازشناسی احساسات دیگران
ابراز مستقیم احساسات با به‌کارگیری دایره لغاتی از کلمات احساسی
برقراری تعادل میان افکار و شناسایی نحوه تأثیر هریک بر دیگری
حساس بودن در برابر افکار دیگران
آگاهی نسبت به این مسائل که همیشه احساسات درست ابراز نمی‌شوند
بینش نسبت به زاویه دید ونگاه دیگران (چرا او این کار را کرد)
انعطاف: قدرت دیدن نقطه نظرات متفاوت دیگران
توانایی ایجاد راه حل‌های بیشتر
خودآگاهی نسبت به روابط
خودگویی‌های مثبت و سازنده
شجاعت برای پذیرش خطر عاشق خود ودیگران بودن
یک انتخاب برای شادبودن واز زندگی لذت بردن
هدفمندی برای دست یابی به سرنوشت خویش برای تفکر سازنده

By شرکت ناسار - تجارت با عراق

دکتر حبیب کشاورز عضو هیأت علمی دانشگاه سمنان - گروه زبان و ادبیات عربی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *